فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

بسه دیگه!!!

تو این چند وقته،حرفای همه رو حفظ شده بودم!

یعنی هرکی منو میدی،حرفش این بود: تو با این هوشت اگه فقط یه ذره درس میخوندی...

این حرف تو تموم این مدت،از وقتی که رتبه ها اومد،تا وقتی نتایج آزاد اومد و حالا ام که سراسری، تو گوشم بود.

تنها کسی که این حرفو نزده بود ،خودم بودم تا اینکه...

ساعت یه ربع به شیش صب،تمشک خانومی اس داد که جوابا اومده،یه رشته ی توپ،یه جای توپ قبول شده بود.منم رفتم دیدم، نه رشتم بد بود،نه جایی که قبول شده بودم...اما یه نفر تو دلم میگفت: اگه تو با این هوشت،فقط یه ذره درس میخوندی...

نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت!!!

به هرحال، با این رتبه ی نجومیم بالاخره یه جا قبول شدم!

نمیدونم آزادو برم یا اینو!

همین دیگه!

بی خیال این پست و کامنت دهی براش بشین لطفا!!

پست پایین لطفا!