فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

اون روی یه فروردینی...

گفته بودم حرصم درومده یه کاری کردم.

خب میخوام الان فضا سازی کنم براش. فرض کنین ارشد میخونین و یه درس خیلی سخت دارید ک تایم کلاسیش دقیقا بعد ناهاره و شما هم (بلا نسبت) هیچی نمیفهمین از حرفای استاد... یه مشت آمارو و احتمالات و توزیع نمایی و ارلنگ و کوفت و مرض ! خلاصه چاره ای ندارید جز اینکه به ندای معدتون گوش بدید و چرت بعد از نهار تو سر کلاس تجربه کنید...اونم ب مدت یه ترم کامل! ماه رمضونشم ک آدم نزده میرقصه(میخوابه) دیگه چ برسه سر کلاس سیستم های صف هم باشی!

خلاصه فرض کنید استاد این درس یه پروژه داده بهتون و گفته میتونید دو نفری انجامش بدید، شما هم تصمیم میگیرید ساده ترین پروژه ممکن رو (ک از همون هم هیچی سر در نمیارید ) بردارید،و به جاش تک نفره انجامش بدید . و از دغدغه ی دیگران برای یافتن همگروهی فارق اید. تا اینکه روز اخر متوجه میشید ک استاد گفته حتما باید گروه بندی باشید!تا اینجا ظاهرا مشکلی وجود نداره....

مشکل از اینجا شروع میشه که پسر بپیچون و تنبل کلاس ک ترم قبل معدلش از حد نساب پایین تر شده،تنها کسیه ک همگروهی نداره و ناچارید در مقابل گرفتن کلی قول و قرار قبول کنید ک هم گروهیتون شه.

فرض کنید قرار میذارید که شما برید مکان مورد نظر و دیتا های مورد نیاز برای انجام پروزه رو جمع آوری کنید و ایشو طبقه بندی کنه و بده نرم افزار تحلیلشو دربیاره و محاسبه ها رو هم خودش انجام بده.

بعد از دو هفته شما دیتا هارو تحویل میدید. یک هفته بعد ازش میپرسید میگه انجام میدم حالا وقت هست. هفته بعد همینطور، هفته ی بعدش همینطور، پی ام میدید همین جوابو میده تااااا دو ماه میگذره و 5 روز به تحویل پروژه باقی مونده...

دیگه شما عملا بال بال میزنیدو باز پی ام میدید و خبری نمیشه!! روز بعد بازززز  بهش پی ام میدید و ایشون از چمدونش و فضای فرودگاه، در حال سفر به ترکیه عکس میفرسته! و وقتی عصبانی میشید میگه مسافر رو اینجوری راهی نکن!! برسم اونور پی ام میدم و شما قسم و آیه میارید ک جون مادرت نپیچون... اونروز میگذره و خبری نمیشه، فرداش هم خبری نمیشه و شب شما پیام میدید که چیشد سلطان پییچش؟و جوابی دریافت نمیکنید. فردا بعد از ظهر پی ام میده من در خدمتم! در کمال تعجب میگید خب؟ برگشتی؟ میگه نه من فردا شب تهرانم اوکی میکنیم فردا! میگید امروز روز اخر بود من انجام دادم و فرستادم برا استاد اونم میگه امروز سوم بود! شما هم کلی غر میزنید و اون باز وعده ی فردا رو میده.یعنی 4 ام!

4 ام صبح از خواب بیدار میشید و گوشیو چک میکنید ولی خبری نیست شما هم نرم افزاری که ریخته بودین روی لبتاب اوشون رو سعی میکنید دانلود کنید.ظهر بهش پی ام میدید اما خبری نیست ک نیست!ساعت 6 بعد از ظهر درحالی ک کفری شدید و نتونستید نرم افزار رو از صبح تا حالا دانلود کنید، پیام میده که سر کارم و تا یه ساعت دیگه میرسم خونه دیگه اوکی میکنیم.

یه نفس راحت میکشید و صبر میکنید تا یه ساعت دیگه... دو ساعت....سه ....چهار...پنج ساعت!!! ساعت 11 شبه و فردا باید پروژه تحویل داده بشه اما از هم گروهی خبری نیست!!

با عصبانیت تمام شمارشو از یکی از بچه ها میگیری و زنگ میزنی. در حالی ک صداش میپیچه جواب میده و میگه تازه رسیده خونه و داره دوش میگیره و تا یه ربع دیگه میاد!!!

یه ساعت بعد در حالی ک خونتون ب جوش اومده و درمونده شدید پیام میدید ک ایشالا تو حموم غرق شدی؟؟ و جوابی نمیده

میخوابید و بیدار میشید اما حتی پی ام رو سین نکرده. 

ساعت 12 ظهر در کمال عجز و ناامیدی  و عصبانیت پی ام میدید که هروقت پی ام رو سین کردی دنبال یه پروژه برای خودت باش. موفق باشی، خدا نگهدار.

بعد دست به کار که چ عرض کنم! دست به دامن میشی.... از کلاس 12 نفری به 6 نفر پی ام میدی کمکت کنن و توضیح بدن چیکار باید کنی... لابهلای جزوه دنبال فرمولایی میگردی ک هیچی ازشون نمیفهمی و یکی از بچه ها برات با نرم افزار دوتا از جدولا رو میفرسته... یکی کلی ویس میده  و توضیح میده... یکی از فرمولا عکس میگیره...یکی پروژه مشابه میده کمک کرده باشه... خلاصه با هزار بدبختی ساعت10شب در حالی که مهمون دارین و اعصابت ب هم ریختس پروژه رو ماست مالی میکنی و سر و تهشو هم میاری!

حالا نوبت تصمیم گیریه!

شما اگه بودید اسمشو ب عنوان هم گروهیتون میزدید تو پروژه یا نه؟ خدایی میزدید یا نه؟؟؟

.

.

.

.

فایل رو درحالی ک فقط اسم خودم توش بود ضمیمه کردم و دو خطم توضیح دادم ک فلانی همگروهیم بود و اصلا همکاری نکرد جوابمم نداد!! و ارسال...

بعد از نیم ساعت ک آروم تر شدم ایمیلمو چک کردم دیدم یکی ایمیل داده ک اشتباه فرستادید!!

حالا دوباره گشتم دنبال یه ایمیل دیگه و گوشیمو چک کردم دیدم یکی از بچه ها پی ام داده ک چرا ب پسره گفتی اسمشو نمیزنی؟؟؟؟؟؟؟این بچه بازیا چیه؟؟؟ اسمشو بزن و فلان... منم نوشتم که دو ماهه دارم دنبالش میدوم! از دیروز تا حالا جوابمو نداده! از اول میگفت انجام نمیدم،میدادیم بیرون انجام بدن برامون! من ک مشکلی نداشتم... برگشته میگه پولشو بگیر!!! 

خب اخه ن.ف.ه.م! کسی پروژه انجام میده پول میگیره ک بلده! نه من که هر خطشو از یکی پرسیدم و رسما ب فنا رفتم تا انجام شده! من بخوام پول بگیرم اندازه پول خون طرف میگیرم...

منم دیگه گفتم لطف کن تو دخالت نکن. اونم گفت خیلی بچه ای...

منم گفتم ب هرحال اارسال کردم رفته. اما نگفتم ارسالم ب یه ایمیل اشتباه بود

ایندفعه موقع ایمیل زدن،اسم پسره رو تو پروژه اوردم اما تو توضیحام به گفتن اینکه فلانی همکاری نکرد قناعت کردم!

اما راستشو بخواین الان پشیمونم!باید کامل میگفتم ک حتی یه خطشم اون انجام نداد...بز!

بله همین!

حالا اگه حوصلوتن اومد و متنو خوندید دلم میخواد بدونم شما بودید جواب نامردی و قال گذاشتنتون رو با ب اصطلاح (بچه بازی) میدادید یا زحمتتون رو با طرف شریک میشدید؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد