فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

الان من کافی نتم! نتونستم عنوان بذارم!

فقط خواستم بگم احتمال قوی(که البته یکم ضعیف تر از قویه!) تا پایان امتحانا که 10 بهمن باشه،نت نمیام! همین! (آیکون یه دختر خوب!!!)

مراقب خودتون باشین!


فعلا باباااااااااایییییییی!!!

یادم تو را فراموش...

19 دی...امتحان زبان...


....................................................


خیلی چیزا میخواستم بگم. یه پست نوشته بودم واسه این روز. اما "بیخیال حرفایی که تو دلم جا مونده..."


فقط دوتا لینک آهنگ میذارم:

 

آهنگ یک


آهنگ دو:


وقتی محتاج تو بودم،تو فداکاری نکردی


حال و روز منو دیدی،اما باز،کاری نکردی


شونه خالی کردی از من،با هزار عذر و بهونه


درد و دل کردم دوباره،با در و دیوار خونه...



آخر نوشت: خیلی حرفا هست واسه گفتن اما یادم تو را فراموش...


+ برمیگردم نوشت: من خوبم!خوب ِ خوب.

                                

                                  به زودی در این مکان پستی دایر میگردد! 

باورم نمیشه....

یادتونه توی این پست از مهمونی خونه ی مهسا اینا گفته بودم؟

دیشب فهمیدم خواهر 20 و خورده ای سالشش فوت شده!

باورم نمیشه...

اون که انقدر قشنگ ترکی میرقصید! چرا یهو.....؟؟؟

خدایا.................

خیلی حس کوفتی ایه،

وقتی خیره بشی به گزینه ی حذف وبلاگ....

من و یلدا

پریشب شب یلدا بود!

خیلی دوس داشتم قبلش یه پست اینجا بذارم،سرم خیلی شلوغ بود ولی!

همه میخواستن تلپ شن خونه ی ما، منم ساعت 3 از یونی اومدم خونه،خسته و کوفته،دِ حمالی کن!

خلاصه که صب که 6 پا شده بودم،یه دقه هم نتونستم بخوابمو یه کله تا خود شب داشتیم کار میکردیم!

یعنی من! مامانم برای نو عروس خانوم رفته بود آجیل و هندونه و کادو و از این چیزا ببره!

آخه من موندم اینا چه رسماییه؟؟؟؟؟!!!

خلاصه که مهمونا ریختن و شب یلدا آغاز گشت!

تا مامان بیاد مردم و زنده شدم!

دلم میخواست موقعی که صداها رو نمایی میشن باشم اونجا! حالا!

خلاصه فال حافظ گرفتیم و حافظ هم به ما گفت که بیاموزمت کیمیای سعادت،ز هم صحبت بد جدایی،جدایی!!!

قشنگ ترین اتفاق اون شب،برای من،یکی این بود که داییم،بعد از مدتها دستمو گرفت و کللی قربون صدقم رفت و منم کللی خر کیف شدم و براش نوشابه باز کردم،یکی دیگه ام دختر دایی نمکدونم بود که برام شعر شب یلدا رو خوند!

دلم داشت پر میکشید واسه گذاشتن صداش تو پست بازیا!

اما وقت نکردم آپلودش کنم و بفرستمش!

ولی میذارمش همین جا تا برای همیشه تو یادم بمونه!

هم فایل صدای خودم،هم صدای مطی!

ببخشید اگه صدام یکی غم داره!

دلم برای عموهام تنگ شده بود....


این که لینک بازیاس!


این صدای منه،              


اینم صدای عشقم،مطی کوچولو!!!