فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

خداحافظ یاهو مسنجر!

یادمه بهترین روزامو ، بهترین حرفامو، شیرین ترین و بی دغدغه ترین روزامو با تو گذروندم.

شبایی که یواشکی میرفتم تو اتاق داداشم و نت دایال آپ  رو روشن میکردم و یاهو مسنجرو باز میکردم آن میشدم و سیل پی ام ها و آف هایی که جاری میشد رو صفحم و خوشحال از اینکه هستن آدمایی که دلشون برام تنگ بشه و هستن دوستایی که بتونم راحت و بی دغدغه باهاشون حرف بزنم.

دلم برای تمام اون روزا و تمام اون آدما تنگ شده. آدمایی که یه روزایی پررنگ ترین آدمای زندگیم بودن ولی الان نمیدونم کجان و چیکار میکنن...

دلم برای اینویزیبل بودن و اون سایت معروف که اینویزیبلا رو لو میداد تنگ شده! رلم برای استاتوس گذاشتنای منظور دار وبی منظور،برای حرف زدنا و حتی قطع شدنای نت  وسط چت تنگ شده.

روزای فوق العاده ای بود

حتی با استرس و یواشکی سرک کشیدن تو روم ها و فرار کردن بعد از اولین پی ام مورد داری که اصولا 5-6 ثانیه بعد ورودت ب سمتت سرازیر میشد. وبکمای دوستانه، رومای دوستانه، BUZZ زدن ها که رسمن یه نوع تفریح سالم به حساب میومد!

همشون و همشون فوق العاده بودن...

چقدر دلم میخواست میتونستم فقط و فقط یه بار دیگه مسنجرمو باز کنم و ببینم کسی برام آف گذاشته؟ کسی بهم اهمیت داده؟ اصلا کسی هنوز منو یادش هست؟؟

ولی حیف که خیلی وقته پسورد لعنتی رو که از ترسی که یه لعنتی به دروغ تو جونم انداخت، عوضش کردم، دیگه یادم نمیاد...

بد تر از اون اینه که ریکاوری میل مال کسی باشه که اصلا حتی نمیدونی در چه حاله و کجاس و هییییییییییییییچی ازش نمیدونی...

بدتر از اون اینکه حتی همین یاهو آی دیتم کادو بوده باشه و چقدر دلت تنگ میشه برای تمام اون لحظه ها...


یاهوی عزیز...

میخواستم ازت تشکر کنم برای اینهمه روزای خوبی که بهم هدیه دادی

اینهمه دوستای خوب

اینهمه خاطره های خوب

اینهمه فکرا و استرسا و لحظه های خوب

ممنون به خاطر همه چی

به خاطر خنده ها

به خاطر اشکا

به خاطر عاشق شدنا حتی

نهایت آرزوم این بود که فقط و فقط یه بار دیگه بتونم وارد مسنجر بشم و یه بار دیگه تمام این لحظه های فوق الععاده رو تو ذهنم مرور کنم...

دلم برای دل تنگیایی که باعث و بانیش تو بودی هم تنگ میشه...

.

+پ.ن: شاید اگه اون روزی که داشتم احوال یه دوستو میپرسیدم نتم قطع نمیشد و من فکر نمیکردم که اون جوابمو نداده و اونم فکر نمیکرد که برای من بی اهمیته، شاید الان فرق میکرد خیلی چیزا

شایدم نه

نمیدونم...

شاید فکر کردن بهش بعد 4 سال مسخره به نظر بیاد! ولی من خل تر از این حرفا ام


پ.ن2:

نمیدونم اصلا کسی مطلبای اینجارو میخونه یا نه، خودم که فکر نمکینم کسی دیگه اصلا سراغ وبلاگ بیاد یا اصلا کسی بیاد اینجا رو بخونه

ولی دلم میخواد با تمام وجودم از کسایی که شاید یه روز تو چت باهاشون، یا بیرون چت و از طریق نت ، یا دوستایی که شاید یه روزی ناراحتشون کرده باشم معذرت بخوام و حلالیت بطلبم. و بهشون بگم همه ی شما با تمام خوبیا و احیانا بدیا ، بهترین روزا رو برای من رقم زدین...

عاشق خودتون و خاطره هاتونم

حتی اگه دیگه منو حتی به یاد هم نیارید...

نظرات 2 + ارسال نظر
قاصدک عاشق جمعه 15 مرداد 1395 ساعت 07:28 ب.ظ http://loveghasedak.blogfa.com

سلام
یادش بخیر

سلام
واقعا یادش بخیر...

علیرضا جمعه 15 مرداد 1395 ساعت 07:59 ب.ظ

چقدر روزای خوب
چقدر رفیق
چقدر حرفای گفته و ناگفته
چقدر احساسات پنهون پشت اون ایموجی ها رو
جا گذاشتیم اونجا ...

علیرضا خیییلییییخوشحالم کردی برام کامنت گذاشتی
آره روزای فوق العاده ای بود
روزای ساده و مهربون و صافی بود
یادش بخیر...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد