فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

آتوسا،فرشته ی مهربون

...وقتی پینوکیو از همه جا و همه چی ناامید شده بود و داشت آروم آروم اشک میریخت، فرشته ای اومد پیشش و گفت:چی شده پینوکیو؟از چی ناراحتی؟ من اومدم کمکت کنم! پینوکیو پرسید: تو دیگه کی هستی؟!! ...


کلاس اندیشه اسلامی تموم شد و با اعظم (یکی از بچه ها) اومدیم بیرون،بهم گفت پول واسه سلف ریختی،گفتم نه!گفت من دارم میرم بانک پول بریزم،تو ام بیا با هم بریم.

رفتیم بانک و 10هزار تومن ریختم برای سلف،پونصد هم برای کتابخونه.

وقتی برگشتم،اعظم کلاس داشت و رفت سر کلاس،و من برای گرفتن کارت غذا روانه ی آن باجه شدم! وقتی رسیدم،آقاهه گفت 3 هزار تومن بده. کیف پولمو باز کردم،تنها پولی که برام مونده بود همین سه هزار تومن بود! بقیش همه پول خورد بود که نمیدونستم کفاف کرایه ماشین رو میده یا نه!اما مجبور بودم!سه تومن رو دادم و کارت رو گرفتم! (فک نکنم حتی به اندازه ی 400تومن هم کارتمو شارژ کرده باشه!چ برسه به 10هزار تومن!)

اومدم و سوار اتوبوس شدم و به سمت درب یونی به راه افتادیم، داشتم تلفنی با دوسی حرف میزدم و همونطوری از اتوبوس پیاده میشدم.

- من فقط اون دختره رو ببینم،پدرشو در میارم! (شما بی ادبی مرا ببخشید!).....بعله!بذار تو رو هم ببینم!.....حالا اینارو ول کن!منکه پول ندارم،چجوری برم خونه؟! ....نصف راه 550 تومنه،نصف دیگش900.من فک کنم سر جمع هزار داشته باشم!...آره باید برم سر چهار راه گدایی...


همچنان در حال صحبت بودم و کنار در دانشگاه منتظر ماشین ایستاده بودم که یهو...

-خانوم ببخشید!

(یه لحظه گوشی)-جونم؟

-من خیلی اتفاقی صحبتای شما با تلفن رو شنیدم که گفتین برای برگشت پول ندارین

و یه هزاری از کیفش در آورد...

چقدر برای برگشت کم دارین؟!!

-وای نه اصلا!خیلی ممنون!

-ببین من خودم قبلا برام این مشکل پیش اومده،واسه همین الان که اتفاقی شنیدم،خواستم کمکت کنم فقط!(ببخشیدا!من پشتت بودم باد زد حرفاتو آورد!)بگیر حالا اینو...

-نه نمیگیرم! اصلا نمیگیرم!

-بگیر دیگه!

-پس بذار ببینم چقدر کم دارم!

-باشه

کیف پولمو نگاه کردمو هرچی داشتم و نداشتم رو ریختم رو هم

-ووااااااااااااااااای!!!100 تومن کم میارم!!!! فقط 100 تومن!

-خب بگیر این 0100تومنو

-پس برات پسش میارم،چی میخونی؟!

-نمیخواد!

-اگه پس نگیری اصلا قبولش نمیکنم!

-من فیزیک میخونم،دانشکده علوم.

-شمارتو میگی؟!

-biiiiiiiiiiiiiiiiib!!!!!

-اسمت چی بود؟!

-آتوسا!

-شنبه برات میارم حتما!


اون وسطا تلفن رو روی دوسی قطع کرده بودم البته! :دی


سوار ماشین که شدم و نیمه ی اول راه رو اومدم،یادم افتاد تو زیپ کیفم پول داشتم!


بهش اس ام اس دادم که سلام عزیزم،من محدثه ام!الان بهم 1000 دادی!من تو زیپ کیفم پول داشتم! اصلا یادم نبود!! ببخشید!حتما شنبه برات میارم! دستت درد نکنه فرشته ی مهربون! :-*


...پینوکیو پرسید: تو دیگه کی هستی؟  -من فرشته ی مهربون هستم!میتونی آتوسا صدام کنی...

نظرات 27 + ارسال نظر
آناهیتا سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 05:31 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

آتوسا اسم خواهر ارشد منه
این اسم و خیلی دوست دارم
چون همیشه آتوسا واسه من یه مادر بوده
این اسم با کار این خانم و ذهنیت من خیلی هماهنگه...

خیلی دوسش داشتم آناهیتا!
خیلی مهربون بود!

Mohammad سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 06:18 ب.ظ http://vatandoost.blogsky.com

چه داستان رومانتیک و جالبی
نه شوخی کردم
ولی جالب بود!



بعله!بعله!

اصلا داستان نبود!

م . ح . م . د سه‌شنبه 26 مهر 1390 ساعت 11:46 ب.ظ

اصلن چه معنی ای داره میخوای بزنی پدر دختر مردمو در بیاری ؟!

اصلن چه معنی ای داره با یکی حرف میزنی ؟!

اصلن خیلی بی خود فرمودین شماره ی اون فرشته رو پاک کردین !!

اصلن هم وبلاگ خوبی نداری و اصلن هم با تبادل لینک موافق نیستم !!

اصلا شما چ کاره ای؟سر پیازی یا ته پیاز؟! بعدشم اون دختر به اندازه کافی مدافع داره!شما نمیخواد مدافعش بشی!

اصلا یکی یعنی کی؟!منظورت دوسیمه؟! تو چقدر منحرفی! دوستمه! ب تو چ اصلا!

اصلا شماره ی کیو پاک کردم؟!! حداقل یه بارم میای بخونی،درست بخون!! بعدشم!با یه لیدی محترم درس برخورد کن! خودت بیخود فرمودی! میدم آقامون لهت کنه هاااا!!!!

خدایاااااااااا!!!شکررررررتتتتتتتت!!!! این آخریه خیلی خوب بود!

اصلا هم سواد نداری!اصلا اینطوریه نه اصلن!
خنگ!

اوجوبه چهارشنبه 27 مهر 1390 ساعت 02:25 ق.ظ http://www.ojobeam.blogsky.com

سلام آجی
خیلی داغونمبیا ببین
ولی چه اتفاق جالبی
کاش موقعی که آدم واقعا اصلا پول نداره این اتفاق براش بیوفته
چه دختره خوبی بوده واقعا ها

سلام!
باشه میام!

اوهوم!خیلی!

فسیل چهارشنبه 27 مهر 1390 ساعت 09:36 ق.ظ http://www.fosil.blogsky.com/

منم تو این شرایط گیر کردم اعصاب خورد کنه. 2 شب پیش رفتم آرایشگاه تو آرایشگاه که رسیدم دیدم پول ندارم نوبتم رو دادم به کسی که 10 دقیقه بعد از من اومد تا اینکه مامانم رسید و برام پول اورد ولی تو اون مدت اعصابم بهم ریخته بود

میزدی لهش میکردی!!
زورت نمیرسید منو صدا میکردی میومدم کمک!

آذرنوش چهارشنبه 27 مهر 1390 ساعت 02:28 ب.ظ http://azar-noosh.blogfa.com

چرا از این فرشته ها گیر ما نمیاد

بگردو پیدا کنه!

مانے ! چهارشنبه 27 مهر 1390 ساعت 07:00 ب.ظ http://foshar.blogsky.com/

بگردم الهی !
این روزا ازین آدمای خیر کم پیدا می‌شه ! می‌فهمی ک :دی

زهر ماااااااااارررررررررر!!!
خیلی بی ادب شدی محسن هااااااااا!!!

دستاتو بیار 4 تا خط کش بخور بینم!

تمشک چهارشنبه 27 مهر 1390 ساعت 07:00 ب.ظ

امیدوارم همیشه از این فرشته ی مهربونا پیدا بشه!!!!!
حالا تو اون بی پولی تو تعارفت گرفته بود؟!!! اگه فرشته ی مهربون بهت پول نمیداد که راننده ی محترم ازت میخواست به جای کرایی ی تاکسی کف ماشینشو تمیز کنی!!!!!!!!!!!!!

شاید چیز دیگه ازم میخواست!!!!!

ببخشید تلفنو روت قطع کردم!

کیانا پنج‌شنبه 28 مهر 1390 ساعت 05:50 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

محدثه تو اصن دقت کردی؟؟؟؟
همیشه از این خنگ بازیا درمیاری
کلن خنگی عزیزدلم ، من موندم تورو چطوری توو دانشگا راه دادن
دست اون دختر گلم درد نکنه ، چقد شخصیتش شبیه منه هاااااااا دقت کردی؟؟؟؟

کووووووووووو؟؟؟!!!! یه مورد بگو!
اینجوری!

آرررررررره!!!! خیلیییییییییییییی!!!!!

تنها شنبه 30 مهر 1390 ساعت 03:43 ب.ظ http://www.sahelegham.blogsky.com

سلام دوستم وب زیبایی داری.بهم سربزن جیگرر

کورش تمدن شنبه 30 مهر 1390 ساعت 04:55 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
دخترم همین شماها هستید که اعتماد مردم رو از بین میبرید دیگه
این هم روش جدید کارتونه؟
والا قباحت داره
برو درست رو بخون

سلام!
به من چه!خودش به زور گذاشت تو دستم!تا حالا هم دو هزار تومن خرج کردم که تشریف بیاره پس بگیره!

دایو؟!
خود کشی میکنمااااااااااا!!!

مانے ! شنبه 30 مهر 1390 ساعت 08:50 ب.ظ

کی ؟ من ؟

پـ ن پـ! عمم!!

کورش تمدن دوشنبه 2 آبان 1390 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
میگم بیا این ۱۰۰۰ تومن رو بگیر بیا یه پست بنویس.شنیدم خوب ۱۰۰۰ تومنی رو میپچونی

دایو؟!
اولا که الان دیگه نرخ رفته بالا! با هزار تومن که کسی پست نمینویسه!

بعدشم! یه ضرب المثلی هست که میگه...یادم نمیاد چی میگه!ولی مضمونش اینه که دیگ به دیگ میگه روت سیا! آخه یکی این حرفو میگه که خودش روزی 23 تا و نیم پست بذاره! نه شما که!
آهان!میگه شما ک لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیبره!
من نفهمیدم خلاصه برم درس بخونم یا بیام اینجا فعالیت داشته باشم؟!!!
والا!با این نوناشون!

asana دوشنبه 2 آبان 1390 ساعت 10:36 ب.ظ http://asanaaa.blogfa.com/


چه فرشته مهربون خوبی بوده پس

خدا این فرشته ها رو زیاد کنه

وای پدرم در اومد!نمیاد پولشو پس بگیره آسانا!!!

بهنام دوشنبه 2 آبان 1390 ساعت 11:51 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com

وااااااااااااااااااای محدثه!!!!!!!!!
خوش باش که من فهمیدم چی شد!
این فرشته ی مهربون نمیدونم چرا ولی از تو خوشش اومده و میخواد واسه داداشش بیاد خواستگاری و بعلههههههههههه!!!!

البته شایدم از تو خوشش نیومده کلآ میخواد از دست داداشش راحت شه!

واااااااااااای بهنام!!!!
خدارو شکر که فهمیدی! فکر کنم الان باید کل دنیا رو شیرینی بدم!نه؟
وااااااااای بهنام راس میگی؟!!!

نخیرم!از خودم خوشش اومده! فقط نمیدونم چرا به زور جواب اس ام اس هامو میده!!!

وانیا سه‌شنبه 3 آبان 1390 ساعت 02:41 ب.ظ

کورش تمدن سه‌شنبه 3 آبان 1390 ساعت 03:21 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
شما نمیخواد پست بنویسی درس هم نمیخواد بخونی فقط یکم حاضرجواب نباش
والا با ایناشون
منکه میبینی کم پست مینویسم واسه اینه که کلاس میزارم واستون.شما که نباید به من نگاه کنی

دایی منو دعوا کردی؟!
من قلبم ضعیفه ها!
همینطوریش موندم رو دستتون!دیگه سکته بزنم که دیگه هیچی!!!

بهنام سه‌شنبه 3 آبان 1390 ساعت 04:52 ب.ظ http://www.delnevesht2011.blogfa.com


خب لابد واسه اینکه شورش رو درآوردی!
اینقدر اس ام اس نده بهش خب!
هرچیزی اندازه ای داره!
اینجوری میکنی دیگه نمیاد خواستگاریت هاااا!!!!

شایدم داره خواهر شوهر بازی در میاره! اینو بای تحمل کنی دیگه! به هرحال هرکه شوهر خواهد جور همه چی رو هم باید بکشد!!!!

یعنی بپیچونم پولشو؟!
باشه!یادت باشه تو گفتی هاااا!!!!
همه چیش پای تو!

ایشششش!!! باید اون خواهر شوئر رو زد له کرد!!!

اوجوبه چهارشنبه 4 آبان 1390 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.ojobeam.blogsky.com

ممنون تندتند میای بهم سر میزنی آجیه مهربونم خیلی دوستت دارم
جدی میگم

Mohammad شنبه 7 آبان 1390 ساعت 01:11 ب.ظ http://vatandoost.blogsky.com

روز بزرگداشت کوروش بزرگـــــــ گرامی باد!

کورش تمدن شنبه 7 آبان 1390 ساعت 03:55 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
نه بابا دعوا کجا بود؟من و دعوا؟حالا با مهربونی دارم صحبت میکنم.برو پول مردم رو پس بده بیا پست بنویس

گوشیش خاموشه خب!
چیکارش کنم؟!

دختری از یک شهر دور شنبه 7 آبان 1390 ساعت 09:33 ب.ظ http://denizlove.blogsky.com/

چه خووووب که همچین فرشته ای رو دیدی!!! دیگه فرشته ها خیلی کم میان زمین...

ارش شنبه 7 آبان 1390 ساعت 11:25 ب.ظ http://WWW.arashkamangir.blogfa.com

خیلی خوش شانسی !

خیلی خوشم آمد از متنی که نوشتی خیلی صادقانه بود .


بهترین آرزوها

ارش پایدار

ممنون!
لطف دارین!

زهره یکشنبه 8 آبان 1390 ساعت 04:04 ق.ظ http://my-university.blogfa.com

چه جالب بود...
خوبی محدثه جون؟

مرسی عزیزم!
آره تو خوبی؟
بهتر شدی؟

حس سه‌شنبه 10 آبان 1390 ساعت 09:10 ب.ظ http://hees.blogsky.com

عجب ماجرایی واست اتفاق افتاده.
خیلی با حال بود.

کورش تمدن پنج‌شنبه 12 آبان 1390 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
بچه یه خبر از خودت بده بفهمیم سالمی
ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟جواب دادی؟

زنده ام!
چی بگویم؟
سوژه ندارم!

زیتون یکشنبه 9 مهر 1391 ساعت 11:12 ق.ظ http://zatun2002.persianblog.ir

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد