فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

فصل شکوفه

من صدای بازتاب خویش را میشنوم...در این قمار،حاکم،تنهاییست...

اومدی زیارت یا که چشم چرونی؟!

یادمه رفته بودیم قم. زمستون بود. من بوت هام رو پوشیده بودم.خیلی دوسشون داشتم.بوتهای قهوه ای کابویی! دقیقا مثل پ.تین کابوی ها بود و ازش یه دسته مو مانند از جنس چرم پوتین آویزون بود!خداییش خوشگل بودن! رفتیم حرم و زیارت کردیم و اومدیم بیرون.من از کفش داری کفشامو گرفتمو چون اونجا خیلی شلوغ بود،اومدم کنار دیوار راهروی بزرگ حرم که کفشامو بپوشم.یه پسره داشت با گوشیش حرف میزد!پسره ی پرروی بیشور!برگشت و همونطوری که داشت با موبایل حرف میزد گفت:نمیدونی!الان یه دختره جلوم داره کفشاشو میپوشه، پوتیناش انقدر خنده داره که نگو!عینهو دم اسب میمونه!انقدر ضایعس!!!

منم که چشمام 4 تا شده بود برگشتمو یه ابرومو دادم بالا و با اخم نگاش کردم! اونم عوض اینکه سرشو بندازه پایین و راهشو بکشه بره،تلفنی گفت: ا! فکر کنم شنید! بعدم تو چشمام زل زد و گفت:شنیدی؟! منم اخمم رو دو برابر کردم! گفت:ناراحت شدی؟ببخشید!نمیخواستم ناراحتت کنم!!!!واقعا ناراحت شدی؟؟!!  من دیگه خیلی خودمو کنترل کردم که نزدم تو صورتش پسره ی پررو رو! زیپ بوتهامو بستمو همونطوری که چپ چپ نگاش میکردمو اونم هی میخندید و میگفت:ببخشید! رفتم بیرون.



پ.ن: چه آدمایی پیدا میشن واقعا! خودشو تو آینه ندیده بود انگار!

نظرات 22 + ارسال نظر
دخترآبان سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://fmpr.blogsky.com

اگه قرار باشه آدما اول خودشونو نگاه کنن و بعد حرف بزنن که دیگه نه کسی تیکه میندازه و نه کسی کس دیگه مسخره میکنه

آره !
راس میگیاااا!!!!
اما خب پوتینام خیلی ناز بودن!!

کیانا سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 01:59 ب.ظ http://www.semi-burntgeneration.blogsky.com

هرررررررررررررررررررررر
من اگه جات بوودم یه پالنگی مشت واسش میگرفتم تا بفهمه با کی طرفه

بعضیا خیلی از خود متشکرن ...من میگم ادم هرچی میپوشه به دیگران مربوط نیس ...
اصن به بقیه چه ...بوت هاتم حتمن خیلی ناز بودهههههههههه
از تمسخر خوشم نمیاد،خودمم سعی میکن اینکارو نکنم

خداییش خوشگل بودن!
هرکی میدید تعریف میکرد! تازه مگه من چند سالم بود همش؟! مال یکککککککک سال و نیییییم پیش بود!!
به خدا دلم میخواست یه آینه میگرفتم جلوش تا تیپ خودشو ببینه!

م . ح . م . د سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 02:18 ب.ظ http://baghema.blogsky.com

ولی خودمونیم ها عجب رویی داشته ب خدا !

آره پررو خان!
مثل تو پررو بود!

م . ح . م . د سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 02:19 ب.ظ http://baghema.blogsky.com

سلام هم یادت رفت بدی ها !

فرار کن بابا!

اوجوبه سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 03:41 ب.ظ http://www.ojobeam.blogsky.com

سلام دوسته خوبم!
ممنون پیشم اومدی و ممنون از نطره خیلی قشنگت!
اصلا به این پسرای خودپسند اهمیت نده! اونا هیچ چیو تو دنیا قشنگ تر از خودشون نمی دونن
راستی پست های قبلیم رو خوندی؟
مطمعنم اگه بخونی شاخات در میاد!
بازم بهم سر بزن گلم!
من لینکت میکنم!
توهم با اسم !!یه طرفه!! لینکم لطفا!
بابای

آره عزیزم.خوندم.
تو اولی هم کامنت گذاشتم!
چشم.حتما. الساعه لینکت میکنم.

کوالا سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 07:50 ب.ظ

سللللللللللللللللوووووووووووووم خودشو ناراحت نکن بابا !

خوبیییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تو کجایی پسرررر؟!!!!
تو خوووووبی؟؟؟؟؟!!!!!

زاغ سفید سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 09:47 ب.ظ http://zaghesefid.blogsky.com

شعور کیلو چند؟

به دل نگیر

ندارن دیگه!
چیکارشون کنیم؟!!!

بهار سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 10:37 ب.ظ

عجب آدم باحالی بوده!!!

چه رویی!

باحال بودن ایشون؟!!!
بععععله!
آره والا!

زهره سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 10:41 ب.ظ http://my-university.blogfa.com

آدمای بی فرهنگی هستن اینا
خوب کاری کردی جوابشو ندادی!

آره دخترم!
راستی زهره راه گم کردی!
چه عجب این ورا!

ناهید سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 11:07 ب.ظ http://www.nahid2369.blogfa.com

ما الان نفهمیدم محدثه یا مهراسا؟
خب دس خطتو بذا ببینیم...
دیگه ازین پسرای خرچنگ غورباغه که بدتر نیست

ما که به همه میگیم! شما هم روش!
محدثه و مهراسا جفتشم اسم منه.شما هرچی دوس میداری صدا کن.
وای نه خیلی بد خططم!

بازیگوش سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 11:17 ب.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir/

نیتونم جلو خودمو بگیرم باس بگممم خیلی بی شَعووور بود

یه مقدار بیشتر البته!!!

بهنام سه‌شنبه 21 تیر 1390 ساعت 11:58 ب.ظ http://www.delnevesht2011.bogfa.com

عجب بچه ی باحالی بوده!!!!
خیلی خوشم اومد از کارش! یعنی آخر خنده بوده دیگه!
شمارشو نداری یه کم آشنا شم باهاش!

یه عکسی از این پوتینت بذار ما هم لذتش رو ببریم خب!

نه والا ندارم!!! شما اگه شمارشو پیدا کردی به ما هم بده!!!!!!!!!!!!
پوتینام؟ خدابیامرزا به ملکوت اعلا پیوستن!

بهنام چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.delnevesht2011.bogfa.com

البته از اونجایی که ما از هرکاری که دل دیگران را بیازارد اظهار برائت و بیزاری مینماییم پس: مرگ براون پسره!!!

بله مشخصه کاملا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حدیث چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 08:36 ق.ظ http://khatkhatihayman.blogfa.com

سلام عزیزمممم
بهترین کار ممکنه رو انجام دادی.... اینجور موقع ها بی محلی از صد تا فحش بدتره..
به دل نگیر اون فقط می خواسته یه چیزی گفته باشه..

آره بابا!
پسرا همینن دیگه!!
آخه سنشم به من نمیخورد!
جوون بود ولی خب از من خییلیی بزرگتر بود! یعنی از اونموقعم!
هیییی!!!! جوونی کجایی که یادت بخیر!!!

وروجک جیغ جیغو چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 03:42 ب.ظ http://jighestan.blogfa.com


چه جالب خوشم اومد یادم باشه اگه کسی برام اشوه اومد اینجوری ضایش کنم
توام ناراحت نشو داشته شوخی می کرده
من بودم با هاش هر هر می خندیدم چون با این کار طرف بیشتر ضایع میشه امابا کاری که تو کردی خودت ضایع شدی عزیزم اینا نصیحت بودااااااااا جدی بگیرشون

هر هر به اون تریپ ضایعش میخندیدم که فکر کنه آره خیلی کارش درسته؟!
اما اینطوری به نظر من بهتر بود چون آخرش دهنش صاف شد از بس گفت ببخشید!!

مرد مرده چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 05:51 ب.ظ http://www.mardemordeh.blogfa.com

سلام
اولشو که خوندم خواستم یه جور دیگه نظر بدم ولی اخمو که دیدم نظرم عوض شد انگار دست بزن دارین البته من نمیترسم چون مرده که زدن نداره

از مرده ها میتر سم راستش!!!
آره خب...حالا چون شمایی نمیزنمت!!!!

بازیگوش چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 06:06 ب.ظ http://bazigooshi7.persianblog.ir/

یعنی راستشو بگم؟:دی

آره بگو!!!
البته اگه جرئت داری!!!!

م . ح . م . د چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 08:41 ب.ظ http://baghema.blogsky.com

پست قبلی سوال کردی بعد کامنتدونی رو بستی ؟!

من همینجا جواب میدم ... اره متاسفانه

اولا پست قبلی نه و پست بعدی!!!
دوما ببینم!!! اشتباها جلوی آینه نشستی؟؟

حبیب چهارشنبه 22 تیر 1390 ساعت 08:58 ب.ظ http://artooni.blogsky.com

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 01:14 ق.ظ


به نظرم خیلی لحظه ی خنده داری بوده هاااا!!!!!
حالا خداییش پوتینات مثل دم اسب بود؟؟؟!!!!

تمشکی دیگه؟!
اسم نداری چرا؟
نه بابا! خیلیم ناز بود!

z.a پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 08:56 ب.ظ http://setareyevojod.blogfa.com

سلام! آره واقعا دلم تنگ شده!
منم خودم و خیلی دوس دارم!


علی.م. سه‌شنبه 28 تیر 1390 ساعت 02:33 ب.ظ http://hobnob.blogsky.com

چه باحال بود این قضیه!
خب چرا سخت میگیری حالا! یه تیکه انداخت ها!
بعشم که معذرت خواهی کرد!

نمیگم کارش درست بوده ولی خب تو هم خیلی سخت گرفتی.

هر هر هر!
نخند!
تو که بخندی دیگه من به بقیه چی بگم پس؟!!
نه بابا! ببخشیدا!!
شما پسرا خیلی پررررو تشریف دارین!!!
من ؟؟!! نه!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد